سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نفرین!

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 85/7/22:: 9:52 عصر

 

 به نام او

نفرین ابدی

 

اصبغ ابن نباته در شماریاوران وفادار و پیروان راستین امیر مومنان است. او در لحظه ای که مولایش در بستر شهادت آرمیده بود و لحظات پایانی عمر خود را سپری می کرد بر بالین وی حاضر شد و با اصرار از آن حضرت تقاضای حدیث کرد. با اینکه حال حضرت مساعد نبود اما در عین حال خواهش ابن نباته را پذیرفت و برای او چنین نقل کرد:

اصبغ! همان طور که تو به عیادتم آمده ای، یک روز هم من به عیادت رسول خدا رفته بودم. رسول خدا ص از من خواست تا به میان مردم روم و آنان را برای شنیدن پیامی از جانب او به مسجد فرا خوانم. حضرت فرمودند: به مسجد برو و بر فراز منبر یک پله پائین تر از جایی که من می نشستم بایست و با مردم چنین بگو:

«.. نفرین بر کسی که مورد خشم و عاق والدین خود قرار گیرد؛

نفرین بر آنکه از مولای خود بگریزد؛

نفرین بر کسی که در مزد اجیر خیانت ورزد و او را از حقش محروم سازد؛

اینها جملاتی بود که به امر آن حضرت گفتم و از منبر به زیر آمدم. در این بین مردی از انتهای مسجد در حالی که جمعیت را می شکافت و سعی داشت خود را به من برساند، پیش آمد و گفت:

ای اباالحسن! این سه جمله را به اختصار گفتی آنها را برای ما تشریح کن!

من در پاسخ آن چیزی نگفتم و به نزد پیامبر بازگشتم و سخن آن مرد را نقل کردم. ( اصبغ می گوید، در این هنگام حضرت یکی از انگشتان دست مرا میان دست خود گرفت و فرمود:) ای اصبغ! رسول خدا نیز چنین انگشتان مرا در میان دست خود گرفته بودو با همین حال در تشریح آن کلمات فرمود:

علی! من و تو پدران این امت هستیم، هر کس ما را به خشم آورد لعنت خدا بر او باد. من و تو مولای این مردم هستیم، هرکه از ما بگریزد به نفرین ابدی دچار گردد. من و تو داجیر این امت هستیم، هرکس در اجرت ما(که دوستی اهل و بیت و عترت رسول خداست) خیانت ورزد به لعنت خدا و دوری از لطف او گرفتار گردد. پس حضرت آمین گفت و من نیز آمین گفتم.

به نقل از کتاب خاطرات امیر مومنان تالیف شعبان خان صنمی (صبوری)





بازدید امروز: 44 ، بازدید دیروز: 19 ، کل بازدیدها: 951966
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ